ظهر داغ تابستان ...
یادت هست ؟
حالا سرد است بی تو .
همه ی ظهرها داغدار تواند
همه ی ظهرهای داغ تابستان
داغدار تو خواهند بود
از این پائیز به بعد .
بر آرامش و امنیت ما
خزان پا میگذارد
با سردی و غم
زیر ریزش برگهای مرده
ما چگونه به هم نگاه کنیم ؟
+
کبرا پورپیغمبر ( آذر ) ; ٧:۱٤ ب.ظ ; ۱۳٩۱/٦/۱۸